صابر كرماني

ساخت وبلاگ
سرچشمه عطا و عنایت علی بود راز نخست و سر بدایت علی بود روح علیست ناظر اعمال مرد و زن خورشید آسمان ولایت علی بود قرآن ناطق است و کلام و بیان حق رمز و اشاره لفظ و روایت علی بود از نور روی او دلم و جانم منور است ماه سپهر برج هدایت علی بود یکذره اضطراب ندارم ز رستخیز ما را پناه و لطف و حمایت علی بود ساری بود تجلی عشقش به ممکنات چون ابتدای عشق و نهایت علی بود صابر لبی ز قلزم فیضش نموده تر بی شک و ریب بحر عنایت علی بود صابر كرماني...
ما را در سایت صابر كرماني دنبال می کنید

برچسب : علی بود,علي بودعوة,علي بود,علی بوداغی,علی بوداقی,علي بوداعة الباري,علی بودا,علی بود سید خلیل,علي بودي,علی بودن سیستم, نویسنده : saberkermania بازدید : 193 تاريخ : سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت: 12:49

بر رنج و غم دوران می گریم و می خندم در آتش عشق جان می گریم و می خندم بین دو عدم باشم سرگشته و سرگردان گه شادم و گه گریان می گریم و می خندم از سوز درون من آگاه نگردد کس شد شمع دلم سوزان می گریم و می خندم هر موج ز بحر غم صد کشتی جان بشکست در بحر غمش حیران می گریم و می خندم راه دل ما باشد پیچیده تر از هر ره در این ره بی پایان می گریم و می خندم تا شور جنون عشق مجنون جهانم کرد دیوانه و سرگردان می گریم و می خندم صابر ز می عرفان از ساغر دل نوشد گوید به بر رندان می گریم و می خندم صابر كرماني...
ما را در سایت صابر كرماني دنبال می کنید

برچسب : ساغر دلشاد,ساغر دل,ساغر خاکدان دلیر,پیلاتس ساغر دلشاد,ای ساغر دل شکسته عباس, نویسنده : saberkermania بازدید : 159 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 12:15

پرسش مکن از این سر پر شور و شر من مشکل که شوی باخبر از ماحضر من از همت والای خدای دل رندان باشد به سراپرده وحدت گذر من گاهی است مرا بزم و مکان، عالم لاهوت گه اوج سموات حقایق سفر من آن یار که در پرده غیب است جمالش نور رخ او هست فروغ بصر من هرگز نرود از نظرم حسن جمالش ناظر به رخ جلوه گرش چشم تر من در صبح ازل مست شدم مست می عشق تا شام ابد هوش نیاید به سر من رفتم به در میکده عشق و شدم مست مستانه زنم نغمه که باشد سمر من دردی کش جام می عطار و سنائی بودم من دیوانه و حق راهبر من بر ظاهر من خرده گرفتند حریفان منگر تو بر این ظاهر پر کر و فر من بنشین به برم گوش به آواز دلم د صابر كرماني...
ما را در سایت صابر كرماني دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saberkermania بازدید : 178 تاريخ : شنبه 20 شهريور 1395 ساعت: 12:08

ما قبله گهی جز در میخانه نداریم ما هم نفسی جز لب پیمانه نداریم با ما سخن از عشق بگوئید که عمریست جز نغمه دل قصه و افسانه نداریم با ساغر می عقده دل را بگشائیم جائی به جز از گوشه میخانه نداریم در جمع ز تنهائی خود سوخته جانیم ما هم نفسی جز دل دیوانه نداریم از فلسفه و حکمت و اشراق گذشتیم ما کار به دیوانه و فرزانه نداریم در ملک قناعت همه عمر مقیمیم میل و هوس بزم ملوکانه نداریم در دشت جنون گام محبت بنهادیم ما مسکن و منزلگه و کاشانه نداریم از قید خرد رسته و آسوده و راحت اندیشه و افکار حکیمانه نداریم در دیده صاحبنظران صابر رندیم جز مونس جان دلبر و جانانه نداریم صابر كرماني...
ما را در سایت صابر كرماني دنبال می کنید

برچسب : سخنان از عشق, نویسنده : saberkermania بازدید : 185 تاريخ : پنجشنبه 18 شهريور 1395 ساعت: 12:55

ز لطف و مرحمت شاه عشق و رهبر جان برای من همه مشکلات شد آسان به ملک خرم مازندران سفر کردم به یاد روی تو دلشاد و خرم و خندان هوا چو مشک فشان، عطر بیز و خرم بود مشام جان و دلم شد معطر از ریحان نسیم مژده ز باغ نعیم داد به من رسید فصل بهار و زمان عیش نهان به باغ مهر و وفا، صابر صفاپیشه همیشه نغمه سرا هست و سرخوش و شادان صابر كرماني...
ما را در سایت صابر كرماني دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saberkermania بازدید : 204 تاريخ : پنجشنبه 18 شهريور 1395 ساعت: 12:53

بال و پر بشکسته ام صیاد آزادم مکن در قفس از یاد رفتم از وفا یادم مکن سالها در کنج تنهائی به دام وحشتم شور و حال سیر و گردش نیست آزادم مکن می کشم با ناتوانی بار هجران تو را از وصال خویشتن یک لحظه ای شادم مکن غم سراپای وجودم را فرابگرفته است فارغ از این رحمت و لطف خدا دادم مکن اشک شاعر خون دل از چشمه احساس اوست خواهشی دارم رها از چنگ بی دادم مکن با امیدت این دو روز عمر را طی می کنم ناامید از زندگانی، همچو فرهادم مکن صابر کرمانی غمدیده با غم خو گرفت بوسه زد بر پای جانان گفت دلشادم مکن صابر كرماني...
ما را در سایت صابر كرماني دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saberkermania بازدید : 178 تاريخ : پنجشنبه 18 شهريور 1395 ساعت: 12:52

چه حاصل است که بعد از وفات من ماند

سفینه غزل و شرح حال و دیوانم

کنون که زنده و در قید زندگی هستم

کسی نگفت که اهل دل و سخندانم

خطوط چهره من را ببین و پند بگیر

که هست دفتر عمر و کتاب دورانم

صابر كرماني...
ما را در سایت صابر كرماني دنبال می کنید

برچسب : اهل دل,اهل دل امیر خلوت,اهل دل دو خصلت دارند,اهل دلی میگفت,اهل دلی,اهل دل شعر,اهل دلان,اهل دل امير خلوت,اهل دل خلوت,اهل دلا, نویسنده : saberkermania بازدید : 195 تاريخ : پنجشنبه 18 شهريور 1395 ساعت: 12:51

امشب به یاد دوست چو پیمانه می زنم دست طلب به دامن جانانه می زنم سر می نهم به خاک ره پیر می فروش من بوسه ها به درگه میخانه می زنم تا آشنای عشق شدم غافلم ز خویش هر صبح و شام نغمه مستانه می زنم تا بوریای فقر بود مسندم، بدان پا بر بساط و حشمت شاهانه می زنم تا هست روح در بدن و جان به قالبم دم از وفای دوست صمیمانه می زنم دل گشته است مخزن راز و صفای عشق کی دم ز حرف و قصه و افسانه می زنم صابر شدم به گوشه غم می برم پناه از جام عشق، باده صبحانه می زنم صابر كرماني...
ما را در سایت صابر كرماني دنبال می کنید

برچسب : یاد دوست شعر,یاد دوست,یاد دوستان,یاد دوستان از دست رفته,ياد دوست,یاد دوستان قدیمی,یاد دوستان شعر,ياد دوستان,یاد دوستان قدیمی بخیر,یاد دوست از دست رفته, نویسنده : saberkermania بازدید : 206 تاريخ : پنجشنبه 18 شهريور 1395 ساعت: 12:19